رونق فزاینده توریسم ترکیه همزمان با بحران کشورهای عربی
ناآرامیهای اخیر جهان عرب سبب رشد 15 درصد میزان سفر توریست های عرب به ترکیه و رونق بیش از پیش توریسم این کشور شده است .
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بین الملل ـ هزاران توریست ثروتمند عرب از منطقه خلیج فارس و به ویژه کشور عربستان سعودی امسال به دلیل بروز بحران های سیاسی در کشورهای عربی تابستان امسال روانه ترکیه شده اند.
به گزارش رویترز این شرایط بازارهای استانبول را در ازدحام زنان عربی قرار داده است که عمدتا از کشور عربستان سعودی برای خرید سالانه انواع کالاها به ویژه انواع جواهرات بازارها به مراکز تجاری ترکیه آمده اند.
طبق آمار ارائه شده از سوی وزارت توریسم ترکیه تعداد توریست های عرب نسبت به 5 ماه گذشته از ژانویه تا ماه مه 2010 نزدیک به 15 درصد افزایش داشته است. طبق همین آمارها تعداد توریست هایی که امسال از یمن به ترکیه آمده اند 87 درصد و توریست های عربستان سعودی 79 درصد و توریست های عراقی 45 درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش یافته است.
بنا به همین گزارش ارکان زنگین مدیر یکی از فروشگاه ها در استانبول با اظهار رضایت از خرید هزاران توریست عرب می گوید:«اساسا عرب ها بهترین مشتریان ما هستند زیرا آن ها به آسانی تصمیم می گیرند و به سرعت می خرند زیرا قدرت خرید بالایی دارند درحالی که خریداران ترک یا دیگر نقاط به سختی تصمیم به خرید می گیرند.»
درهمین حال طیب اردوگان نخست وزیر ترکیه نیز اخیرا اعلام کرده است که ترکیه طی سال های اخیر به یکی از مهم ترین مقاصد برای سرمایه گذاران عرب مبدل شده و این امر ترکیه مبدل به یک قدرت منطقه ای مهم در کل منطقه خاورمیانه کرده است.
درعین حال فرهنگ ترک ها در همه زمینه ها از تبلیغات تجاری در تلوزیون گرفته تا انواع مواد غذایی و نیز برخی آداب و رسوم دوران ترکان عثمانی از نظر تاریخی برای توریست های عرب جذابیت بسیار دارد.
توریست های عرب به ویژه برای فرار از گرمای طاقت فرسای بیابان ها در تابستان می توانند از هوا ی خنک این کشور و نیز از هتل ها و استخرهای مجزا و نیز رستوران های بدون الکل و سواحل طولانی در مدیترانه استفاده کنند.
اما صرف نظر از همه این موارد بروز ناآرامی ها در کشورهای عربی سبب شده است که بیشتر توریست های ثروتمند عرب از خاورمیانه و شمال افریقا ترکیه را به عنوان مقصد جایگزین انتخاب کنند.
بااینحال کشور ترکیه همچنان از توریست های آلمانی ، روسی و بریتانیایی نیز بهره مند است که در صدر جدول کشروهای متقاضی توریسم در ترکیه جای دارند و به دلیل ارزانی هزینه ها در تمام زمینه ها همچنان روانه این کشور می شوند
توریسم صنعتی درآمد ساز و منبع مهم تامین ارز خارجی در ترکیه است. از این رو کشور ترکیه تلاش های گسترده ای را برای توسعه روابط سیاسی و تجاری با کشورهای همسایه خود در خاورمیانه صورت داده است اما ناآرامی های جاری در کشورهای عرب سبب جذب میلیاردها دلار سرمایه به این کشور نیز شده است. درحالی که همین شرایط درکشور همسایه آن یعنی سوریه سبب تعلیق بسیاری از پروژه های زیر ساختی شده است.
درواقع ادامه نارارامی های در مصر و شرایط جاری در تونس بسیاری از توریست ها را وادار به تجدید نظر در برنامه سفرهای خود کرده و ترکیه دراین تجدید نظرها همواره مقصد برتری محسوب می شود که ضمن دارا بودن بسیاری از شرایط کشورهای عرب از ثبات و امنیت کافی برخوردار است.
درآمد کل کشور ترکیه از صنعت توریسم در سال 2010 بالغ بر 25 میلیارد دلار برآورد شده و کارشناسان انتظار دارند در سال 2011 با جذب 30 میلیون توریست تا پایان سال که 4 میلیون بیشتر از سال گذشته است، درآمدهای خود را افزایش بیشتری بدهند.
جلوگیری از افزایش نرخ هتل ها
و
قرارگیری صنایع وابسته جهانگردی
در
سبد حمایتی دولت
جهت
افزایش گردش مالی و ارزش افزوده آن در جهت برنامه ریزی :
سند چشم انداز توریسم پایدار
با سلام :
افزایش نرخ هتل ها موجب کاهش ضریب اشغال هتلها و در نتیجه کاهش تعداد مسافران ، چه داخلی و چه خارجی خواهد گشت . ضمن اینکه همانطور که می دانید حمایت از صنعت هتلداری در تمامی کشورهای موفق و پیشرفته در زمینه توریسم از ارکان مهم توسعه پایدار توریسم بوده و نظر شما را به این موضوع جلب می کنم که حتی در اکثر مواقع درصد اعظم نرخ هتل ها به ازای هر مسافر ورودی به جهت افزایش تعداد تور ورودی و افزایش بهره وری حاصل از مجموع هزینه های صرف شده توسط هر گردشگر داخلی وخارجی که همانا موجب افزایش سود و ارزش افزوده گردش مالی اینگونه درآمدها میباشد توسط دولت مطبوع کشور مقصد تأمین می گردد ؛ که از نمونه های آن می توان به تبلیغات گسترده شرکتهای کارگزار توریسم خارجی از جمله کشور همسایه ترکیه اشاره نمود که جهت جذب هر چه بیشتر جهانگردان گاه تا حدی شگفت آور پیش می روند که هزینه یک تور یک هفته ای را از هزینه بلیط رفت و برگشت آن مسیر نیز پایین تر می آورند . ( در صوریکه حتی رقابت در هزینه های بلیط های هوایی نیز رل بسیار مهمی در این صنعت ایفا می کند ) در نهایت به این نتیجه می رسیم که چنانچه سیاست دولت محترم در جهت افزایش سهم سودآوری و استفاده از این سفره کسترده به جهت نعمت خدادادی اقلیم بسیار زیبای ایران عزیزمان و برقراری و پایه گذاری صنعتی سودآور و تأمین و سیاستگزاری نسل آینده است باید از صنف هتلداری و صنایع وابسته به صنعت جهانگردی ( مثلآ : صنعت کیترینگ )نیز کاملآ حمایت نمایند .
با تشکر :
ایرج چوبدار
مدیریت گردشگری و راهنمای جهانگردی استان آذربایجانشرقی
" چغازنبیل اثری جهانی رها شده در بیابان "
چغازنبیل اثر ثبت شده جهانی و فاقد امکانات گردشگری
در اطراف چغازنبیل نه رستورانی با حفظ عرصه و حریم این اثر جهانی وجود دارد نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. راهنمایی هم نیست تا گردشگران را راهنمایی کند. برگهها و نقشههایی در گوشه و کنار روی زمین به چشم میخورد اما نه کافی است و نه درخور اثری جهانی چون چغازنبیل !
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و20 کیلومتری هفتتپه، در نزدیکی کرانه غربی رود "دز" جای گرفته است؛ نیایشگاهی که در سال1250 پیش از میلاد و در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی، «اونتاش گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دوراونتاشی» ساخته شده تا با ما از تمدن کهن و ریشهدارمان سخن بگوید، تمدنی که برخی به اشتباه آن را به دوره مادها و هخامنشیان نسبت میدهند.
بنایی که به تمامی از خشت و آجر و در زمینی به مساحت 11 هزار متر مربع و در پنج طبقه (که اکنون تنها دو طبقه از آن باقی مانده) ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به 54 متر و سطح زیربنای آن به 25هزارمتر مربع میرسیده است.
واژه «چغازنبیل»، از دو بخش «چغا» به معنای تپه و زنبیل، تشکیل شده است. گویا پیش از آنکه زیگورات را از دل خروارها خاک بیرون بکشند، ویرانههای تپه مانندش یک زنبیل واژگونه را تداعی میکرده و بدین سبب بومیان، این نام را بر آن نهادهاند. زیگورات که طی قرون و اعصار زیر تلی از خاک مدفون شده بود، در فاصله سالهای 1330 تا 1341 توسط رومن گیرشمن، باستانشناس بزرگ فرانسوی، از دل خاک بیرون آمد و پارهای از رازهای سر به مهر خود را آشکار کرد.
زیگورات چغازنبیل در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان، در فهرست میراث فرهنگی جهانی جای گرفت. آن زمان، کمتر کسی زیگورات را میشناخت یا تصویری از آن در ذهن داشت، اگرچه امروز هم، پس از گذشت 30 سال، زیگورات نسبت به سایر آثار تاریخی ایران، همچنان ناشناخته باقی مانده و این درحالی است که با وجود فرودگاه بینالمللی، راه آبی و مسیر جادهای نباید مسیر دستیابی به خوزستان برای گردشگران داخلی و خارجی سخت باشد ان هم وقتی دو اثر ثبت شده جهانی چون چغازنبیل و سازههای آبی شوشتر در این استان قرار گرفتهاند.
مجتبی گهستونی، سخنگوی انجمن تاریانای خوزستان براین باور است: آنچه باعث شده میراث تاریخی- فرهنگی خوزستان، آنگونه که باید و شاید معرفی نشود عدم شناخت مسئولان و ناتوانی آنها در معرفی بناهای تاریخی و پتانسیلهای موجود در استان است. این مساله موجب شده تا گردشگران، ظرفیتهای خوزستان را درک نکنند و به اهمیت آن پی نبرند، بنابراین، دوری از مرکز و شرایط خاص آب و هوایی، بهانه است. گردشگری که از ان سوی دنیا به ایران میاید تا با فرهنگ و تاریخ این سرزمین آشنا شود چطور ممکن است تنها به دیدن کاشان و اصفهان و شیراز بسنده کند؟ متولیان فرهنگی و مسئولان میراث و گردشگری استان هستند که باید جاذبههای تاریخی و طبیعی را به مردم معرفی کنند و چنین نمیکنند.
زیگورات چغازنبیل، در وسط بیابان قرار گرفته و اطراف آن جز رود دز و جنگلهای حاشیه آن و مزارع نیشکر هفت تپه چیز دیگری به چشم نمیخورد، بیگمان اگر در وسط شهر قرار داشت، تاکنون در میان انبوه برجها و آپارتمانهای نوساز گرفتار آمده یا بنا بود که از زیرش تونل مترو بگذرد یا بخشی از عرصه و حریمش در طرح تعریض خیابان قرارمیگرفت!
چغازنبیل با نزدیکترین شهرها (شوش و شوشتر) بین 45 تا 60 دقیقه فاصله دارد و جز با خودروی شخصی، نمیتوان به سراغش رفت. گهستونی میگوید: چغازنبیل، در 25 کیلومتری هفت تپه، 50 کیلومتری شوشتر و 30 کیلومتری اهواز قرار گرفته است و هیچ وسیله نقلیه عمومی برای رفتن به این اثر ثبت شده جهانی از این سه شهر در نظر گرفته نشده است. گردشگران یا باید از خودروی شخصی استفاده کنند یا متحمل هزینه نسبتا زیادی شوند چرا که نمیتوانند از وسایل نقلیه گذری و ناشناس استفاده کنند.
در اطراف چغازنبیل نه رستورانی با حفظ عرصه و حریم این اثر جهانی وجود دارد نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. راهنمایی هم نیست تا گردشگران را راهنمایی کند. برگهها و نقشههایی در گوشه و کنار روی زمین به چشم میخورد اما نه کافی است و نه درخور اثری جهانی چون چغازنبیل؛ مجتبی گهستونی، میگوید: تنها ایام نوروز، کسانی وجود دارند که مردم را راهنمایی کنند یا بوفهای هست که تنها تنقلات و نه غذا در اختیار آنها بگذارد. در صورتی که برای اثری جهانی چون چغازنبیل باید رستوران، اقامتگاه و تسهیلات لازم برای مسافران وجود داشته باشد.
به گفته سخنگوی انجمن تاریانا حتی تابلوی دسترسی به چغازنبیل در شوش و شوشتر و اهواز وجود ندارد اگر این گونه بود مسئولان شهری ناچار بودند شرایطی را برای گردشگران پدید آورند. البته کسانی که در پایگاه میراث فرهنگی چغازنبیل هستند به گونهای رفتار میکنند که در خور این اثر باشد.عاشق کارشان هستند. آزمایشگاه، پژوهشکده و کتابخانه تخصصی خوبی در این مجموعه وجود دارد اما به لحاظ سن و سال، توانایی اداره چغازنبیل را ندارند.
قرهکلیسا
میراثی جهانی که بازدید از آن آداب دارد !
قرهکلیسا میتواند بهانهای باشد برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر. گردشگران با هر دین و مسلکی میتوانند اواخر تیر و اوایل مردادماه که مراسم خاصی برگزار میشود به این مکان مقدس تاریخی بروند و با آداب و رسوم هموطنان ارمنی خود آشنا شوند به شرط آنکه اداب حضور در اماکن مقدس را بدانند.
قرهکلیسا یا کلیسای طاطائوس در شمال شرق شهرستان چالدران و جنوب ماکو از توابع استان آذربایجانغربی واقع شده است. تاریخ آن به اوایل دوره مسیحیت میرسد و از قدیمیترین کلیساهای جهان است. قره در زبان آذری به معنای سیاه است چراکه ساختمان اصلی کلیسا تماما از سنگ های سیاه بوده که پس از بازسازی، جای خود را به سنگهای سفید دادهاند.
تادئوس یا طاطائوس (طاطاوس) نیز یکی از حواریون مسیح است که در سال 40 میلادی به ارمنستان آمد و به تبلیغ مسیحیت پرداخت. گروه زیادی به آیین مسیح روی آوردند که از آن جمله ساناتروک پادشاه ارمنستان و دخترش ساندخت بود. ولی سلطان کمی بعد پشیمان شد و به مخالفت با آیین جدید پرداخت و دستور داد تا تادئوس، ساندخت (دخترش) و گروهی دیگر را که به مسیحیت گرویده بودند (حدود 3500 نفر) به قتل برسانند.
در سال 302 میلادی، زمان پادشاهی تیرداد از پادشاهان ارمنستان، مسیحیت در این کشور دین رسمی و همگانی شد. مسیحیان ارمنی که خاطره شهادت تادئوس و ساندخت را نسل به نسل حفظ کرده بودند در محل فرار آنان، کلیساهایی بنا کردند که قرهکلیسا یکی از آنهاست. بنا بر عقیده ارامنه، کلیسای طاطائوس اولین کلیسایی است که به دستور مبشران و حواریون مسیح در دنیا ساخته شده است و چون از نظر مذهبی، شهادت را بزرگترین سعادت برای بشر می دانند، هر سال در روزهای آخر تیر ماه و هفته اول مرداد ماه که مصادف با قتل تادی مقدس و پیروان مسیحی اوست در قرهکلیسا مراسم خاصی بر پا میدارند.
قرهکلیسا، هر سال تابستان میعادگاه ارمنیان ایران و حتی کشورهای همسایه است. هفته اول مرداد ماه، ارمنیان از شهرهای تبریز، ارومیه، تهران، اصفهان، قزوین و... به صورت گروهی و خانوادگی به قرهکلیسا میآیند. علاوه بر ارامنه، خانوادههایی از آشوریان و به ندرت خانوادههای کاتولیک هم در این جشن شرکت میکنند.
در اطراف کلیسا، به رغم فراوانی جمعیت در روزهای جشن، ساختمان و بنایی برای بیتوته زائران وجود ندارد. در روزهای جشن، از طرف خلیفهگری ارامنه، چادرهایی در اطراف کلیسا نصب و در اختیار مسافران قرار داده می شود، اما تعداد این چادرها، به اندازهای نیست که پاسخگوی نیاز زائران باشد. از اینروست که گروه زیادی از مسافران با خود چادرهای مسافرتی حمل میکنند تا با مشکل اقامت روبهرو نشوند. هرچند در ماهها و روزهای دیگر سال هم امکانات اقامتی مناسبی در نزدیکی قرهکلیسا وجود ندارد.
قرهکلیسا میتواند بهانهای باشد برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر. گردشگران با هر دین و مسلکی میتوانند اواخر تیر و اوایل مردادماه که مراسم خاصی برگزار میشود به این مکان مقدس تاریخی بروند و با آداب و رسوم هموطنان ارمنی خود آشنا شوند به شرط آنکه آداب حضور در اماکن مقدس را بدانند.
ژاله ابراهیمی، راهنمای گردشگری براین باور است که هرمکان، ویژگیها و آداب خاص خود را دارد. برای مثال کسانی که وارد کلیسای واتیکان میشوند میدانند که باید شرایطی را رعایت کنند. آقایان نمیتوانند شلوارک بپوشند یا خانمها نباید با لباسی که آستین ان خیلی کوتاه است وارد کلیسا شوند اما ایرانیان برای ورود به اماکن مذهبی چه میکنند؟ چه اندازه حرمت یک مکان و کسانی که برای زیارت به آنجا آمدهاند را رعایت میکنند؟ اصلا کسی یا کسانی هستند که آداب ورود به اینگونه اماکن را به گردشگر، یاداور شوند؟
این راهنمای گردشگری با ورود تعداد زیاد گردشگران به مکانهای مقدس و مراسم مذهبی موافق نیست و فکر میکند: زائر، تعریف و حریم خاص خود را دارد و گردشگران باید این حریم را رعایت کنند و این به آموزش و بالابردن فرهنگ گردشگری بستگی دارد برای مثال نباید خلوت کسی که در گوشه مسجد، امامزاده، کلیسا، کنشت و هرجای مقدس دیگری نشسته ، نماز میخواند و دعا میکند را بههم زد. اما هستند گردشگران بسیاری که آرامش این زائر را با عکس گرفتن و گفتن و خندیدن به هم میزنند.
ژاله ابراهیمی، گردشگری را تهدیدی برای میراث فرهنگی و آداب و رسوم معنوی میداند و میگوید: گردشگران، موجب از بین رفتن بسیاری از آداب و سنتها میشوند چراکه مردم محلی تلاش میکنند تا آداب و رسوم خود را مطابق سلیقه و پسند آنان تغییر دهند و این به زیان میراث معنوی است و موجب ازبین رفتن آن میشود. از اینرو در جایگاه یک راهنمای گردشگری، دلم نمیخواهد مردم با طبیعت زیبای قرهکلیسا آشنا شوند و آن را از بین ببرند از سوی دیگر با ورود تعداد زیاد گردشگر به قرهکلیسا و به بهانه آشنایی با مراسمی که هر سال تابستان، از سوی ارامنه در آنجا برگزار میشود موافق نیستم و فکر میکنم که مردم در درجه اول باید با فرهنگ گردشگری و آداب و شرایط ویژه هر مکان آشنا شوند.
نیاز آموزشی منسجم ؛ برای برخورد با گردشگران
( قسمت اول)
بارها و بارها شنیدهایم که امروزه گردشگری به یک صنعت تبدیل شده است و بسیاری از کشورهای دنیا سالها است که روی این مسئله سرمایهگذاری میکنند. درست است که جذب گردشگر و تبلیغات؛ نقش زیادی در این زمینه دارد اما باید این مسئله را نیز از یاد نبریم که با ورود گردشگر و تبلیغات نمیتوان به سودآور بودن این رشته اکتفا کرد زیرا آنچه درنهایت اهمیت دارد پایداربودن این روند است. با آنکه رسانهها به ابزار قدرتمندی برای معرفی جاذبهها تبدیل شدهاند اما همچنان تبلیغات فردی و جهانگردانی که از ایران بازدید کردهاند، یکی از روشهای تاثیرگذار در ایجاد علاقه افراد خارجی برای دیدن ایران است. تنها توشهای که یک گردشگر از سفر به یک کشور همواره با خود همراه دارد، خاطره است و اگر این خاطرات برای او خوشایند باشند، اطرافیانش را برای سفر ترغیب میکند. به همین دلیل یکی از ضرورتهای گردشگری، آموزش بخشهای مرتبط با گردشگران است تا بتوانند با رفتاری اصولی و منسجم خاطره زیبایی را در ذهن مسافران ایجاد کنند. بااینحال بنظر میرسد، بسیاری از کسانی که در ارتباط مستقیم با گردشگران هستند آموزشهای درستی ندیدهاند زیرا مراکزی که برای این کار وجود داشته باشد، آنچنان کم و فاقد تاثیرگذاری لازم هستند که به نوعی میتوان گفت که مرکزی استاندارد و واحد وجود ندارد. علیرضا باریپور، مدیر دفتر مسافرتی اورانوس در مورد این مسئله به میراثخبر گفت:« آموزش ما لنگ میزند. در نظام گردشگری ما، هیچکس به کار خودش واقف نیست. بیشتر فعالان این رشته از دانش کافی برخوردار نیستند. زیرساختهای گردشگری مانند هتلها، رستورانها، وسایل حمل و نقل، جادهها، اقامتگاههای مناسب و حتی آژانسهای مسافرتی شرایط مناسبی ندارند.» او ادامه داد:« اینکه ما دارای جاذبههای گردشگری زیادی هستیم مهم است ولی با کمبود زیرساختها، وجود این جاذبهها به هدر میرود. ما بارها بر آبدرمانی به عنوان یکی از راههای جذب گردشگر تاکید کردهایم ولی توجهی به آن نمیکنیم. به عنوان مثال یک چشمه آب معدنی در آذربایجان هست که حدود 45 سال قبل آن را دیده بودم اما وقتی چند وقت گذشته باردیگر به این چشمه سرزدم، وضعیت اسفناکی ازنظر بهداشت و امکانات داشت و رغبتی برای گردشگران به مظور استفاده و بازدید از این مکان باقی نمیگذاشت.» او با اشاره به این مشکلات افزود:« گردشگری ما دارای کمبودهای زیادی است که آموزش ناکافی در نحوه برخورد با گردشگران تنها بخشی از آن است. اگر بخواهیم یک بخش از کار گردشگری را عمده کنیم، از کارهای دیگر غافل میمانیم. نگاه کردن به مسئله آموزش به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند، باید به تمام بخشها نگاه جامعی داشته باشیم.»