" چغازنبیل اثری جهانی رها شده در بیابان "
چغازنبیل اثر ثبت شده جهانی و فاقد امکانات گردشگری
در اطراف چغازنبیل نه رستورانی با حفظ عرصه و حریم این اثر جهانی وجود دارد نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. راهنمایی هم نیست تا گردشگران را راهنمایی کند. برگهها و نقشههایی در گوشه و کنار روی زمین به چشم میخورد اما نه کافی است و نه درخور اثری جهانی چون چغازنبیل !
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و20 کیلومتری هفتتپه، در نزدیکی کرانه غربی رود "دز" جای گرفته است؛ نیایشگاهی که در سال1250 پیش از میلاد و در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی، «اونتاش گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دوراونتاشی» ساخته شده تا با ما از تمدن کهن و ریشهدارمان سخن بگوید، تمدنی که برخی به اشتباه آن را به دوره مادها و هخامنشیان نسبت میدهند.
بنایی که به تمامی از خشت و آجر و در زمینی به مساحت 11 هزار متر مربع و در پنج طبقه (که اکنون تنها دو طبقه از آن باقی مانده) ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به 54 متر و سطح زیربنای آن به 25هزارمتر مربع میرسیده است.
واژه «چغازنبیل»، از دو بخش «چغا» به معنای تپه و زنبیل، تشکیل شده است. گویا پیش از آنکه زیگورات را از دل خروارها خاک بیرون بکشند، ویرانههای تپه مانندش یک زنبیل واژگونه را تداعی میکرده و بدین سبب بومیان، این نام را بر آن نهادهاند. زیگورات که طی قرون و اعصار زیر تلی از خاک مدفون شده بود، در فاصله سالهای 1330 تا 1341 توسط رومن گیرشمن، باستانشناس بزرگ فرانسوی، از دل خاک بیرون آمد و پارهای از رازهای سر به مهر خود را آشکار کرد.
زیگورات چغازنبیل در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان، در فهرست میراث فرهنگی جهانی جای گرفت. آن زمان، کمتر کسی زیگورات را میشناخت یا تصویری از آن در ذهن داشت، اگرچه امروز هم، پس از گذشت 30 سال، زیگورات نسبت به سایر آثار تاریخی ایران، همچنان ناشناخته باقی مانده و این درحالی است که با وجود فرودگاه بینالمللی، راه آبی و مسیر جادهای نباید مسیر دستیابی به خوزستان برای گردشگران داخلی و خارجی سخت باشد ان هم وقتی دو اثر ثبت شده جهانی چون چغازنبیل و سازههای آبی شوشتر در این استان قرار گرفتهاند.
مجتبی گهستونی، سخنگوی انجمن تاریانای خوزستان براین باور است: آنچه باعث شده میراث تاریخی- فرهنگی خوزستان، آنگونه که باید و شاید معرفی نشود عدم شناخت مسئولان و ناتوانی آنها در معرفی بناهای تاریخی و پتانسیلهای موجود در استان است. این مساله موجب شده تا گردشگران، ظرفیتهای خوزستان را درک نکنند و به اهمیت آن پی نبرند، بنابراین، دوری از مرکز و شرایط خاص آب و هوایی، بهانه است. گردشگری که از ان سوی دنیا به ایران میاید تا با فرهنگ و تاریخ این سرزمین آشنا شود چطور ممکن است تنها به دیدن کاشان و اصفهان و شیراز بسنده کند؟ متولیان فرهنگی و مسئولان میراث و گردشگری استان هستند که باید جاذبههای تاریخی و طبیعی را به مردم معرفی کنند و چنین نمیکنند.
زیگورات چغازنبیل، در وسط بیابان قرار گرفته و اطراف آن جز رود دز و جنگلهای حاشیه آن و مزارع نیشکر هفت تپه چیز دیگری به چشم نمیخورد، بیگمان اگر در وسط شهر قرار داشت، تاکنون در میان انبوه برجها و آپارتمانهای نوساز گرفتار آمده یا بنا بود که از زیرش تونل مترو بگذرد یا بخشی از عرصه و حریمش در طرح تعریض خیابان قرارمیگرفت!
چغازنبیل با نزدیکترین شهرها (شوش و شوشتر) بین 45 تا 60 دقیقه فاصله دارد و جز با خودروی شخصی، نمیتوان به سراغش رفت. گهستونی میگوید: چغازنبیل، در 25 کیلومتری هفت تپه، 50 کیلومتری شوشتر و 30 کیلومتری اهواز قرار گرفته است و هیچ وسیله نقلیه عمومی برای رفتن به این اثر ثبت شده جهانی از این سه شهر در نظر گرفته نشده است. گردشگران یا باید از خودروی شخصی استفاده کنند یا متحمل هزینه نسبتا زیادی شوند چرا که نمیتوانند از وسایل نقلیه گذری و ناشناس استفاده کنند.
در اطراف چغازنبیل نه رستورانی با حفظ عرصه و حریم این اثر جهانی وجود دارد نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. راهنمایی هم نیست تا گردشگران را راهنمایی کند. برگهها و نقشههایی در گوشه و کنار روی زمین به چشم میخورد اما نه کافی است و نه درخور اثری جهانی چون چغازنبیل؛ مجتبی گهستونی، میگوید: تنها ایام نوروز، کسانی وجود دارند که مردم را راهنمایی کنند یا بوفهای هست که تنها تنقلات و نه غذا در اختیار آنها بگذارد. در صورتی که برای اثری جهانی چون چغازنبیل باید رستوران، اقامتگاه و تسهیلات لازم برای مسافران وجود داشته باشد.
به گفته سخنگوی انجمن تاریانا حتی تابلوی دسترسی به چغازنبیل در شوش و شوشتر و اهواز وجود ندارد اگر این گونه بود مسئولان شهری ناچار بودند شرایطی را برای گردشگران پدید آورند. البته کسانی که در پایگاه میراث فرهنگی چغازنبیل هستند به گونهای رفتار میکنند که در خور این اثر باشد.عاشق کارشان هستند. آزمایشگاه، پژوهشکده و کتابخانه تخصصی خوبی در این مجموعه وجود دارد اما به لحاظ سن و سال، توانایی اداره چغازنبیل را ندارند.
قرهکلیسا
میراثی جهانی که بازدید از آن آداب دارد !
قرهکلیسا میتواند بهانهای باشد برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر. گردشگران با هر دین و مسلکی میتوانند اواخر تیر و اوایل مردادماه که مراسم خاصی برگزار میشود به این مکان مقدس تاریخی بروند و با آداب و رسوم هموطنان ارمنی خود آشنا شوند به شرط آنکه اداب حضور در اماکن مقدس را بدانند.
قرهکلیسا یا کلیسای طاطائوس در شمال شرق شهرستان چالدران و جنوب ماکو از توابع استان آذربایجانغربی واقع شده است. تاریخ آن به اوایل دوره مسیحیت میرسد و از قدیمیترین کلیساهای جهان است. قره در زبان آذری به معنای سیاه است چراکه ساختمان اصلی کلیسا تماما از سنگ های سیاه بوده که پس از بازسازی، جای خود را به سنگهای سفید دادهاند.
تادئوس یا طاطائوس (طاطاوس) نیز یکی از حواریون مسیح است که در سال 40 میلادی به ارمنستان آمد و به تبلیغ مسیحیت پرداخت. گروه زیادی به آیین مسیح روی آوردند که از آن جمله ساناتروک پادشاه ارمنستان و دخترش ساندخت بود. ولی سلطان کمی بعد پشیمان شد و به مخالفت با آیین جدید پرداخت و دستور داد تا تادئوس، ساندخت (دخترش) و گروهی دیگر را که به مسیحیت گرویده بودند (حدود 3500 نفر) به قتل برسانند.
در سال 302 میلادی، زمان پادشاهی تیرداد از پادشاهان ارمنستان، مسیحیت در این کشور دین رسمی و همگانی شد. مسیحیان ارمنی که خاطره شهادت تادئوس و ساندخت را نسل به نسل حفظ کرده بودند در محل فرار آنان، کلیساهایی بنا کردند که قرهکلیسا یکی از آنهاست. بنا بر عقیده ارامنه، کلیسای طاطائوس اولین کلیسایی است که به دستور مبشران و حواریون مسیح در دنیا ساخته شده است و چون از نظر مذهبی، شهادت را بزرگترین سعادت برای بشر می دانند، هر سال در روزهای آخر تیر ماه و هفته اول مرداد ماه که مصادف با قتل تادی مقدس و پیروان مسیحی اوست در قرهکلیسا مراسم خاصی بر پا میدارند.
قرهکلیسا، هر سال تابستان میعادگاه ارمنیان ایران و حتی کشورهای همسایه است. هفته اول مرداد ماه، ارمنیان از شهرهای تبریز، ارومیه، تهران، اصفهان، قزوین و... به صورت گروهی و خانوادگی به قرهکلیسا میآیند. علاوه بر ارامنه، خانوادههایی از آشوریان و به ندرت خانوادههای کاتولیک هم در این جشن شرکت میکنند.
در اطراف کلیسا، به رغم فراوانی جمعیت در روزهای جشن، ساختمان و بنایی برای بیتوته زائران وجود ندارد. در روزهای جشن، از طرف خلیفهگری ارامنه، چادرهایی در اطراف کلیسا نصب و در اختیار مسافران قرار داده می شود، اما تعداد این چادرها، به اندازهای نیست که پاسخگوی نیاز زائران باشد. از اینروست که گروه زیادی از مسافران با خود چادرهای مسافرتی حمل میکنند تا با مشکل اقامت روبهرو نشوند. هرچند در ماهها و روزهای دیگر سال هم امکانات اقامتی مناسبی در نزدیکی قرهکلیسا وجود ندارد.
قرهکلیسا میتواند بهانهای باشد برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر. گردشگران با هر دین و مسلکی میتوانند اواخر تیر و اوایل مردادماه که مراسم خاصی برگزار میشود به این مکان مقدس تاریخی بروند و با آداب و رسوم هموطنان ارمنی خود آشنا شوند به شرط آنکه آداب حضور در اماکن مقدس را بدانند.
ژاله ابراهیمی، راهنمای گردشگری براین باور است که هرمکان، ویژگیها و آداب خاص خود را دارد. برای مثال کسانی که وارد کلیسای واتیکان میشوند میدانند که باید شرایطی را رعایت کنند. آقایان نمیتوانند شلوارک بپوشند یا خانمها نباید با لباسی که آستین ان خیلی کوتاه است وارد کلیسا شوند اما ایرانیان برای ورود به اماکن مذهبی چه میکنند؟ چه اندازه حرمت یک مکان و کسانی که برای زیارت به آنجا آمدهاند را رعایت میکنند؟ اصلا کسی یا کسانی هستند که آداب ورود به اینگونه اماکن را به گردشگر، یاداور شوند؟
این راهنمای گردشگری با ورود تعداد زیاد گردشگران به مکانهای مقدس و مراسم مذهبی موافق نیست و فکر میکند: زائر، تعریف و حریم خاص خود را دارد و گردشگران باید این حریم را رعایت کنند و این به آموزش و بالابردن فرهنگ گردشگری بستگی دارد برای مثال نباید خلوت کسی که در گوشه مسجد، امامزاده، کلیسا، کنشت و هرجای مقدس دیگری نشسته ، نماز میخواند و دعا میکند را بههم زد. اما هستند گردشگران بسیاری که آرامش این زائر را با عکس گرفتن و گفتن و خندیدن به هم میزنند.
ژاله ابراهیمی، گردشگری را تهدیدی برای میراث فرهنگی و آداب و رسوم معنوی میداند و میگوید: گردشگران، موجب از بین رفتن بسیاری از آداب و سنتها میشوند چراکه مردم محلی تلاش میکنند تا آداب و رسوم خود را مطابق سلیقه و پسند آنان تغییر دهند و این به زیان میراث معنوی است و موجب ازبین رفتن آن میشود. از اینرو در جایگاه یک راهنمای گردشگری، دلم نمیخواهد مردم با طبیعت زیبای قرهکلیسا آشنا شوند و آن را از بین ببرند از سوی دیگر با ورود تعداد زیاد گردشگر به قرهکلیسا و به بهانه آشنایی با مراسمی که هر سال تابستان، از سوی ارامنه در آنجا برگزار میشود موافق نیستم و فکر میکنم که مردم در درجه اول باید با فرهنگ گردشگری و آداب و شرایط ویژه هر مکان آشنا شوند.
نیاز آموزشی منسجم ؛ برای برخورد با گردشگران
( قسمت اول)
بارها و بارها شنیدهایم که امروزه گردشگری به یک صنعت تبدیل شده است و بسیاری از کشورهای دنیا سالها است که روی این مسئله سرمایهگذاری میکنند. درست است که جذب گردشگر و تبلیغات؛ نقش زیادی در این زمینه دارد اما باید این مسئله را نیز از یاد نبریم که با ورود گردشگر و تبلیغات نمیتوان به سودآور بودن این رشته اکتفا کرد زیرا آنچه درنهایت اهمیت دارد پایداربودن این روند است. با آنکه رسانهها به ابزار قدرتمندی برای معرفی جاذبهها تبدیل شدهاند اما همچنان تبلیغات فردی و جهانگردانی که از ایران بازدید کردهاند، یکی از روشهای تاثیرگذار در ایجاد علاقه افراد خارجی برای دیدن ایران است. تنها توشهای که یک گردشگر از سفر به یک کشور همواره با خود همراه دارد، خاطره است و اگر این خاطرات برای او خوشایند باشند، اطرافیانش را برای سفر ترغیب میکند. به همین دلیل یکی از ضرورتهای گردشگری، آموزش بخشهای مرتبط با گردشگران است تا بتوانند با رفتاری اصولی و منسجم خاطره زیبایی را در ذهن مسافران ایجاد کنند. بااینحال بنظر میرسد، بسیاری از کسانی که در ارتباط مستقیم با گردشگران هستند آموزشهای درستی ندیدهاند زیرا مراکزی که برای این کار وجود داشته باشد، آنچنان کم و فاقد تاثیرگذاری لازم هستند که به نوعی میتوان گفت که مرکزی استاندارد و واحد وجود ندارد. علیرضا باریپور، مدیر دفتر مسافرتی اورانوس در مورد این مسئله به میراثخبر گفت:« آموزش ما لنگ میزند. در نظام گردشگری ما، هیچکس به کار خودش واقف نیست. بیشتر فعالان این رشته از دانش کافی برخوردار نیستند. زیرساختهای گردشگری مانند هتلها، رستورانها، وسایل حمل و نقل، جادهها، اقامتگاههای مناسب و حتی آژانسهای مسافرتی شرایط مناسبی ندارند.» او ادامه داد:« اینکه ما دارای جاذبههای گردشگری زیادی هستیم مهم است ولی با کمبود زیرساختها، وجود این جاذبهها به هدر میرود. ما بارها بر آبدرمانی به عنوان یکی از راههای جذب گردشگر تاکید کردهایم ولی توجهی به آن نمیکنیم. به عنوان مثال یک چشمه آب معدنی در آذربایجان هست که حدود 45 سال قبل آن را دیده بودم اما وقتی چند وقت گذشته باردیگر به این چشمه سرزدم، وضعیت اسفناکی ازنظر بهداشت و امکانات داشت و رغبتی برای گردشگران به مظور استفاده و بازدید از این مکان باقی نمیگذاشت.» او با اشاره به این مشکلات افزود:« گردشگری ما دارای کمبودهای زیادی است که آموزش ناکافی در نحوه برخورد با گردشگران تنها بخشی از آن است. اگر بخواهیم یک بخش از کار گردشگری را عمده کنیم، از کارهای دیگر غافل میمانیم. نگاه کردن به مسئله آموزش به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند، باید به تمام بخشها نگاه جامعی داشته باشیم.»
"مهارتهای مذاکره"
"مقدمه"
با سلام : با توجه به اهمیت بسیار زیاد علوم ارتباطی برای بخش اعظم شاغلین امور جهانگردی ، اعم از مدیران و راهنمایان و یا حتی شاغلینی که بطور مستقیم با عموم مراجعه کنندگان روبرو هستند و حتی مشمولیت موضوع فوق برای عموم بلاخص مدیران محترم ، بر این شدم که بنا به وظیفه وعمل به این جمله با ارزش که : " زکات علم نشر آنست " به آنچه که از دید اینجانب نه اینکه علم ؛ بلکه اطلاعاتی را بنا به وظیفه ای که این بنده حقیر در راه نشر فرهنگ عالیه برای جامعه دارم را به امید خدا تا حد امکان جامه عمل پوشانیده دراختیار شما عزیزان قرار دهم ؛ " باشد تا پرچم ایران را بر فراز قله های علم و دانش شاهد باشیم " .
1_ زبان بدن در مصاحبههای شغلی
تکمیل کردن رزومه به صورت دستی رو به افول است. در عصر کامپیوتر و تکنولوژیهای سایبرنتیک، بیشتر کارفرمایان، متقاضیان شغل به صورت بر خط (آنلاین) را ترجیح میدهند. این در حالی است که متقاضیان کار نیز برای پیدا کردن شغل بیشتر از هر منبع دیگری به اینترنت مراجعه میکنند، اما نکتهای که همچنان به قوت خود باقی است، زبان بدن متقاضی شغل است در هنگام مصاحبه و چگونگی اثرگذاری اولیه او در زمان ورود به اتاق مصاحبه.
2_ چه نوع شخصی هستید؟
مصاحبهکننده، متناسب با زبان بدن شما میتواند بفهمد که آیا به خودتان اطمینان دارید، آیا خجالتی یا اهل دوستی و مراوده هستید، آیا تکرو یا اینکه اهل تیم و گروه هستید یا حتی اینکه دارید راستش را میگویید یا خدای ناکرده موضوعات غیرصحیح میگویید. این مصاحبهکنندهها میتوانند بگویند که آیا قادر به انجام آن شغل هستید، آیا وفاداری شغلی دارید و اینکه میتوانید با بقیه کارکنان کنار بیایید یا نه. مصاحبهکننده مبتنیبر سوالاتی که مطرح میکند نه تنها به پاسخ شما توجه میکند، بلکه به نحوه پاسخ دادن شما نیز دقت میکند. مصاحبهکننده عموما متناسب با صلاحیت و سطح توانایی خود قادر به یافتن پاسخ سوالات مطرح شده است. توانایی شما در درک و رمزگشایی زبان بدن مصاحبهکننده و تطبیق زبان بدن خود با آن، نقش تعیینکنندهای در توفیق شما برای استخدام خواهد داشت.
در صورت انعکاس نظرات بازدیدکنندگان محترم : . . . . ادامه دارددوازده تکه بهشتی از ایران من!
در طول سال هر وقت چند روزی تعطیلی پیش میآید، در خبرها میشنویم که ترافیک جادههای چالوس، هراز و فیروزکوه سنگین شده است. تعطیلات که بیشتر میشود، علاوه بر این خبرها از جانداشتن هتلها و مهمانپذیرهای شهرهای مشهد، اصفهان، شیراز، یزد و تبریز هم باخبر میشویم. این شهرها و خطه شمال ایران براستی دیدنی دارای مناظر دلنشین و اماکن مذهبی و تاریخیای هستند که بیش از یک بار باید رفت و آنها را دید و از دیدنشان لذت برد. شاهچراغ، تخت جمشید، حافظیه و آرامگاه خالق بوستان و گلستان در شیراز، عالیقاپو و منارجنبان در اصفهان، باغ دولتآباد، مجموعه امیرچخماق و مسجد جامع کبیر یزد، جلوههای طبیعی گیلان و مازندران و گلستان و صدها مکان دیدنی دیگر همگی از جاذبههای بدیع ایران زمین هستند. اما بسیارند مناطق بکر و جذاب دیگری که ما کمتر به قصد دیدن آنها بار سفر میبندیم. برای معرفی این مناطق که در چهارگوشه کشور پهناورمان گسترده شدهاند، باید کتابها نوشت.
اما در این فرصت اندک، بنابر آن مثال معروف که:
«آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید»
به معرفی برخی از این مناطق میپردازیم.
تـوجـــه : در ابتدا به معرفی اولین جاذبه پرداخته و در صورتی به معرفی شماره های بعدی این جاذبه های بسیار زیبا می پردازیم که دوستان حتما اینجانب را از نظرات خود مطلع سازند :
با تشکر و آرزوی موفقیت ( ا- چ )
استان کرمان یکی از زیباترین و دیدنیترین استانهای کشور است که نقاط دیدنی زیادی دارد. اما اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که سکوت و آرامش، عظمت و زیبایی کویر را دوست دارند، خوب است سری به کویر لوت بزنید. کویر لوت را میتوان یک نمایشگاه طبیعی دانست. البته هوای خوب کویر هم از دیگر مزایایی است که رفتن به آنجا را برای شما دلانگیزتر میکند. اگر به این منطقه سفر کردید، از دیدن کلوتها نیز غافل نشوید. کلوتهایی زیبا در این کویر وجود دارند که تحسینبرانگیزند.
خیلیها معتقدند کلوتهای ـ کویر که بزرگترین عارضه کلوخی طبیعی دنیا هستند ـ منحصربهفردترین و جذابترین بخش کویرند.
این کلوتها، بر اثر فرسایشهای آبی و بادی شکل گرفتهاند.
اگر به این منطقه سفر کردید، از روستاهای اطراف کویر هم غافل نشوید. قناتها، کاروانسرا و خانههای روستاییان زیباییهای خاص خود را دارند که باید رفت و دید.
برای رفتن به این منطقه زیبا، بهتر است با قطار راهی کرمان شوید و از آنجا با ماشین کرایه یا ونهایی که به همین منظور منتظر شما هستند، به سمت شهداد بروید. شهداد در حدود 80 کیلومتری شرق کرمان واقع شده و در حقیقت مدخل کویر است. در این مسیر میتوانید از مناطق زیبای شهداد و سیرچ هم دیدن کنید. سیرچ منطقهای ییلاقی در کوهستانهای شرق کرمان است.
تـوجـــه : فراموش نکنید ؛ لطفاً اینجانب را از نظرات زیبای خودتان مطلع فرمائید
1- کویر لوت؛ شکوه و آرامش